آنچه واقعاً اتفاق می افتد این است که صنعت هنوز فناوری را به طور کامل درک نکرده است تا بتوانند از آن برای تجارت خود استفاده کنند.
«باید بگویم که واقعاً از این سؤال یا سؤالات مشابه بیزارم که آیا «چاپ سه بعدی برای تولید سریال آماده است» «اینجا انقلاب چاپ سه بعدی است» و غیره. هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد، اما بیایید چشم خود را روی برنامه های کاربردی در مقیاس صنعتی واقعی که در آنجا وجود دارد، نبندیم.»
این مبارزه چندین دهه است که سازندگان چاپگرهای سه بعدی انجام می دهند: چگونه مشتریان جدید را با کشف مزایای این فناوری “روشن” کنیم. اگر رقیب از آن بهره مند شود، پذیرش یک فناوری جدید آسان است. اما اگر هیچ یک از رقبای شما این کار را انجام ندهند چه؟ اگر کسی مثال اولیه را ندهد چه؟ رهبران کسب و کار محافظه کار تمایلی به تغییر چیزها ندارند مگر اینکه آنها شکسته شوند. به همین دلیل است که «انقلاب» کند بوده است.
کسبوکارهای زیادی وجود دارند – و سالهاست که وجود داشتهاند – از این فناوری بهره کامل میبرند. همچنین بسیاری از مشاغل دیگر نیز وجود دارند که هنوز این کار را انجام نداده اند.
امیلی دسیمون، مدیر بازاریابی جهانی SLM Solutions در لینکدین گفت:
احتمالاً مقاله ای را در حوالی سال 2012 خوانده اید که پیش بینی می کرد چگونه هر خانه ای به زودی یک چاپگر سه بعدی خواهد داشت که ما از آن برای همه کارهای مبتکرانه استفاده می کنیم. خوب، خوب این اتفاق نیفتاد.»
برای من به اصطلاح «انقلاب» یک چیز تکنولوژیکی نیست. در عوض، نسبت افرادی است که “آن را دریافت می کنند” به افرادی که نمی گیرند.
داستان این سوال را مطرح می کند: “آیا انقلاب چاپ سه بعدی بالاخره فرا رسید؟” و این باعث عصبانیت من و دیگران در صنعت شد.
امیلی کاملا درست میگه هیچ نقطه عطف تکنولوژیکی در شرف دستیابی نیست. قبلاً سالها پیش به دست آمده بود.
شاید با افزایش تعداد برنامهها و دامنههای استفادهکننده از فناوری، این تغییر کند.
داستان سپس توضیح می دهد که از آن زمان این فناوری به تدریج در صنعت، به ویژه تجهیزات هوافضا، خودرو و حتی ورزشی افزایش یافته است. آنها نمونههایی مانند سمعک، ردیفکننده دندان و موارد دیگر را بهعنوان روشهایی که این فناوری «راه خود را به زندگی ما آشکار میکند» ذکر میکنند.
آیا این واقعا یک انقلاب است؟ فکر نمیکنم، و سخنان حکیمانه نویسنده ویلیام گیبسون را به یاد میآورم که گفت:
همانطور که داستان می نویسد:
اما آنها می توانستند.
“آینده در حال حاضر اینجاست. فقط به طور مساوی توزیع نشده است.»
از طريق روزنامه گاردین